روز نویس

اندیشه وفرهنگ

روز نویس

اندیشه وفرهنگ

شخصیت عرفی وشخصیت معرفتی

متنی را  خواندم در ارتباط احوال شخصیتی شعار معروف آقای احمد شاملو نوشته پسرش که با زشترین واژه ها  پدرش را توصیف واز او یاد کرده بود . هر انسانی متامل میشود وقتی می بیند چنین متنی را . که نقص از کدام است پدر یا پسر یا هردو؟!

با خود اندیشیدم که چگونه با این نوشته می بایست برخورد نمایم وبعبارتی توجیه اش نماییم . بسیار شده است  از شخصیتهایی که در اوج قله هنرواندیشه هستند . دیده ها وشنیده هایی به چشم وگوش میرسند که با جایگاه معرفتی ایشان همخوانی ندارد و به نوعی پارادوکس وبعبارت دقیقتر نوعی عدم سازگاری در نظر وعمل ایشان مشاهده میشود . نمونه های آن در تاریخ مردان بزرگ بسیار است .براستی علت آن چه میتواند باشد .دلا ئل بسیاری را میتوان برشمرد که من آن را به شما وامی گذارم ولی در این راستا در تبیین این وضعییت با اشاره به یک نکته بسنده میکنم. بنظرم هر انسانی واجد دونوع شخصیت است . شخصیت عرفی وشخصیت معرفتی و اما شخصیت عرفی   نمایانگر من عرفی است و شکلگیری من عرفی تابعی از شاخصهای متعدد است مانند وضعیت پرورش خانوادگی روانی عاطفی  اقتصادی  اجتماعی قومی تاریخی جغرافیایی شخص است وازسوی دیگر شخصیت معرفتی نماینگر من اندیشنده است .من اخیر به لحاظ فرا غت نسبی  از شاخصهای ذکر شده در من عرفی از درجه آزادی وتحرک  و اوج گیری بیشتری برخوردار است . به لحاظ مدیوم متفاوت این دو گونه من برای حرکت در طول تاریخ عمر انسان اختلاف فاز (شکاف )سطح استقرار شخصیتی بر قرارخواهد شد . واز آنجایی که بیان قرابت بیشتری با اندیشه دارد وکردار با عمل . اولی همنشین من معرفتی خواهد بود ودومی همنشین من عرفی .وعدم سازگاری حاصل میشود . تصورم بر اینست کسانی که از رشد متوازن بین دوساحت وجودی برخوردار باشند تطابق شخصیتی موجه تری دارند . برای دیدن نمونه های اخیر میتوان به انسانهای کمال یافته نوک قله و انسانهای طبیعی قائده نظر انداخت وهمگونی را در شخصیت آنها دید .