روز نویس

اندیشه وفرهنگ

روز نویس

اندیشه وفرهنگ

ازدواج در مقام مکالمه‌ای طولانی(حنایی کاشانی )

یکی از چیزهایی که هر انسانی را رنج می‌دهد «تنهایی» است. با این همه، «تنهایی» همواره نیز ناخوشایند نیست. چه بسیار لحظاتی که آدم آرزو می‌کند «تنها» باشد و نمی‌شود. تأملی در احوال انسان چنین به نظر می‌آورد که گویی او نه می‌تواند همواره «تنها» باشد، و نه همواره «با دیگران». با این همه، آدم در طول زندگی‌اش یاد می‌کرد که چگونه از تنهایی خود بکاهد و تا جایی که ممکن است اوقاتی از روز را به کار یا گفت و گو و همنشینی با کسانی بپردازد که بیشترین لذت را از وجود آنها می‌برد. البته، او همچنین یاد می‌گیرد که چگونه در صورت لزوم هرپیوندی را بگسلد تا باز تنها شود. بنابراین، شاید کمتر انسانی باشد که در تمامی ساعتهای روز و شب او را بتوان «تنها» نامید. مگر اینکه این «تنهایی» به دلیلی خودخواسته یا کیفری یا مرضی باشد. برای گریز از «تنهایی» به راههای بسیاری می‌توان متوسل شد: «کار»، «دوستی»، «عبادت»، «سرگرمی»، «ورزش»، «مطالعه» و ... هرچیز دیگری که یک «دیگری» واقعی یا مجازی را مخاطب آدم سازد. «ازدواج» نیز یکی از همین راههاست. شاید اگر «نیاز جنسی» را از «ازدواج» حذف کنیم تنها دلیلی که بتوان برای انجام آن، به‌ویژه در دوران کهنسالی، آورد همین گریز از تنهایی باشد: «آدم به همدم نیاز دارد». این سخنی است که آدم زیاد از کهنسالان می‌شنود. بنابراین، شاید بد نباشد از همان ابتدای جوانی به زوجها اندرز داد که بیش از آنکه به دنبال چیزهای زودگذر ازدواج باشند، اگر به دنبال ازدواجی پایدار هستند، به این سخن حکیمانه گوش فرا دهند:

در هنگام ازدواج می‌باید از خود بپرسی: آیا تا رسیدن به کهنسالی می‌توانم از گفت و گو با این زن لذت ببرم؟ هر چیز دیگری در ازدواج گذراست، چرا که بیشترین وقتی را که با هم هستید به گفت و گو می‌گذرانید. (نیچه، انسانی بس بسیار انسانی، «انسان در جامعه»، ش ۴۰۶)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد