روز نویس

اندیشه وفرهنگ

روز نویس

اندیشه وفرهنگ

یک لیوان آب میوه

عشق کمتر تو زندگی آدما پیش می آد  .آدما نمی شناسنش نمی فهمنش از دستش میدن بعد یک عمر دنبالش می دوند  دیگه پیداش نمی کنن

زوجها با کوله باری از عشق ، امید و آرزو های بزرگ وخیال انگیز شروع میکنن بعد زیر هزار جور خرج و مخارج زندگی و قسط وقرض به دام سیاه چاله روز مرگی میافتن . 

این روزمرگی تا عمق فاصله ها پیش میره جوری که نیاز دارند دوباره همدیگر رو بشناسن بعد میفهمن که چقدر آرزو هاشون از همدیگه دور ولی چیه که دوباره ادامه میدن بنظرم یاد آوری طعم تازگی آغاز عشق. 

اون گمشده ای که خاطر ه اش روح زندگی ماست . گاهی نشونه هاش رو آدم می بینه. این طعم هر موقع  که به ته میرسیم خودشو با یه لبخند نشون میده مثل وقتی که مریض در بستر افتادی یک دست مهربون یک لیوان اب میوه بهت میده حالت جا بیاد .اون اب میوه خنکیش تا عمق جانت نفوذ میکنه زنده میشی جون میگیری اون موقع میفهمی اون میشناسی قبلا با هاش برخورد کرده بودی مواجه داشتی باهاش ُمی شناسیش ُ چرا اگه خوب بگردی پیداش میکنی دوباره .همین دور رواست فقط بعضی وقتها اینقدر نزدیکه نمی بینیش فی والواقع دور نیست پنهون نیست هیچ جا نرفته همین جا کنار ماست از فرط ظهور دیده نمیشه بعد خوشحال میشی از این غم ُ امیدوار میش از این نا امیدییُ جون میگیری زنده میشی از این مردگیُ  بهار میشی از این زمستون ُ پر نوا میشی از این سکوت ُ اون موقع است که حس میکنی بو مشک میاد بوی عشق میاد تازه میشی ُ  تازه میفهمی که تنها بودن یک کابوس شوم.

فاصله ها

گاه به فاصله ها می اندیشم فاصله های که همواره با ما هستند وهمیشه راهی می جوییم که آنها را کم کنیم و از میان برداریم .فاصله ما از این وضعیت موجود تا وضعیت مطلوبمان  

ما از روزمرگی تا عاشق بودن چقدر فاصله داریم بنظرم اینکه غالب اوقات ما عشق وتجربه عشقی را گم می کنیم به دلیل نبود فرصت کافی در زندگی ما برای یاد آوری وپرداختن به آن است و گرفتاری در چنبره این طبق معمول هاست .

اه که چقدر فاصله است 

وچه پر تعداد است

این فاصله ها

بین بودن وشدن

امید کجاست ؟

در پیمودن این فاصله ها 

در طی کردن این زاغی سرخ 

در عبور از آن پیچ مهیب

زندگی مادام تلاشی است

بر پیمودن این فاصله ها

پر کردن ما بین خطوط ،

خط ممتد زمان ،

خط نا پیوسته رویا و حقیقت .

سبز شدن

گذر از قرمز ایست 

گا ه چشمها فرو می میرند

با هیچ امید

با حسرت ،

حسرت از فقدان ها

حسرت از فاصله ها

صدای گریه نوزاد سرایدار بلند شد هنگامی که صدای بسته شدن در ماشین در فضای پارکینگ پیچید.


دسته

- ۱ ُ ۲ ُ ۳  

- روپ 

- ۱ ُ ۲ ُ ۳  

- روپ  

-ضریه پای چهارم محکم  

- روپ 

-  گروهان در جا  

- ۱ ُ ۲ُ ۳ 

- روپ 

- گروهان ایست  

-روپ روپ  

- اون آشغال چرا افتاده زمین  

- قلبش درد گرفته سرگروهبان  

- تو  وتو بیارینش بیرو ن از تو ی دسته  

- دسته ! به دست فنگ  

- گروپ 

- شل بود تن لش ! از نو  

- چروپ ! 

- دسته ! به دست فنگ  

-گروپ 

- با سرقدم کوتاه ُ بدو رو  

 

- ۱ ُ ۲ ُ ۳  

- روپ 

- ۱ ُ ۲ ُ ۳  

- روپ 

- نفسش دیگر با لا نیامد هنگامی که دسته زیر ذرات برف در سر بالایی پیچ جاده در حال محو شدن بود .

تکثر گرایی

 گوناگوگی در مقابل یکدستی کدام یک را ترجیح میدهید  ؟این گوناگونی یا یکی دستی می تواند متعلق همه ساحتهای وجودی باشد.در این میان نظر خود را به مساله تکثر گرایی و یکدست گرایی درمورد انسان چه در شان فردیت آن وچه در شان اجتماعی آن مورد توجه قرار می دهم . بنظرم رنگها ی متنوع وشاد چهرهای متفاوت ُ رفتارهای متنوع  همچنین افکار گوناگون انعکاسی از طبیعت وذات هستی ست همچنین گوناگونی گروه هاُ احزاب ُ‌نهادهای مدنی جامعه انسانی واقعیتی انکار ناپذیر است . از سوی دیگر ما جریانهای از یکدستی گرایی را هم شاهد هستیم ُ.اعمال یکدست گرایی هم در شان فردی نظیر یکدستی در پوشش در آرایش چهره در ارزشها در نحو تفکر و اعتقادت  و هم در شان اجتماعی نظیر یک دستی در نظرات سیاسی . 

 

بنظرم نمود تکثر در جامعه انسانی ماحصل وجود آزادی است  واحترام به ذات آدمی ست و یک دستی نمود عدم آن شما کدام یک را می پسندید جامعه یکدست یا جامعه متکثر را ؟ بنظر شما کدام یک انسای تر است یعنی با ذات انسان هماهنگ تر است ومطبوع اوست . کدام جامعه اخلاقی تر است کمتر در آن ریا وجود ُ فساد کمتر است وغیره کدامیک زمینه رشد وتکامل انسان را بهتر مهیا می کند . اصلا کدامیک شاد تر است ؟ در کدامیک نوع انسان ظهور وبروز بیشتری دارد ؟ شما زندگی در کدام جامعه را ترجیح می دهید ؟جهت جریان مهاجرت انسانها در دنیا در بین این دو چگونه است ؟درکدام جامعه انسان محق تراست ودر کدام جامعه مکلف تر ؟ راستی حد یقف محق بودن ومکلف بودن انسان تا کجاست ؟

توسعه

جمعیت زیادلزوما منجر به توسعه یافتگی نمیگردد.موارد مهمتری درمساله توسعه یافتگی مطرح هستند که به عقیده بنده اهم آنها میتواند مرتبه آزاد سازی ویا بهتر بگوییم دستیابی به منابع تجارت وقدرت برای احاد مردم میباشد .نقش آموزش وآگاهی مردم نیز مساله بسیار مهم ایست .قطعامرتبه تولید ناخالص ملی هرکشور میتواند گویای مرتبه توسعه یافتگی هر کشوری باشد .درمقاله به آدس ذیل http://www.econbrowser.com/archives/2007/01/the_distributio.html چگالیGDP برای کلیه مناطق جهان محاسبه وبروی نقشه جهانی شبیه سازی وگستریده شده است . بوضوح مشخص است کشورهای توسعه یافته دارای چگالی بالاتر GDP وعموما آنها کشور های با مشخصه سیستم دستیابی باز خصوصا درعرصه اقتصاد می باشند .مساله دیگر مساله آموزش جمعیت موجود است .همه می دانیم اقتصاد ایران در کنار عدم سرمایه گذاری از عدم نیروی کارمجرب نیز ضربه دیده است.بنابراین دولت لازم است بجای افزایش جمعیت منابع مالی محدود خود را صرف پرورش ومجرب نمودن همین جمعیت حوان از طریق آموزش بنماید.