روز نویس

اندیشه وفرهنگ

روز نویس

اندیشه وفرهنگ

آیا ایران میتواند کشوری دموکراتیک شود ؟

آیا هرکشوری میتواند دموکراتیک شود ؟ آیا همه دنیا میتواند دموکراتیک شود ؟ پاسخ به هردوی این پرسشها مثبت است .

در زمینه های گذار به دموکراسی دودسته عوامل موثرند :

دسته اول زمینه های ساختاری وکلان و دراز مدت  که بیشتر ناظر به بر نقش جامعه و نیروهای اجتماعی -خواه طبقه متوسط و خواه طبقات پایین-  می باشند نظیر رشد وتوسعه اقتصادی ، توسعه شهر نشینی ُ‌، گسترش اموزش وارتباطات ، پیدایش وگسترش طبقات متوسط ، ظهور جامعه مدنی ، پیدایش وگسترش فرهنگ مشارکتی ، تکوین اقتصاد ازاد و غیره  می باشند که در مورد ایران این زمینه های مناسب برای گذار به دمو کراسی فراهم امده است . 

دسته دوم زمینه های سیاسی و کوتاه مدت که بیشتر ناظر بر نقش وتاثیر صورتبندی قدرت سیاسی بویژه نوع صورتبندی نخبگان حاکم در فرایند گذار بوده و در کانون توجه قرار میگیرد . اینکه نخبگان حاکم  از لحاظ انسجام ساختاری و همبستگی ارزشی تا چه پایه یکپارچه ویا گسیخته باشند .راه های گذار به دموکراسی از صورت بندی نخبگان منسجم از لحاظ ایدولوژیک( از ابتدای انقلاب تا سال 76) ، نخست به صورت بندی نخبگان گسیخته وپراکنده ( از 76 تا کنون )ونهایتا به صورت بندی نخبگان منسجم از لحاظ اجماع ووپذیرش اصول دموکراتیک ( هنوز به ان نرسیده ایم ) می گذرد این شرایط وقتی تحقق می یابد که :

1- نزاع مستمری میان اجزاء تشکیل دهنده نخبگان حاکم در کار بوده باشد ( این مورد در ایران وجود دارد)

2-بخشها و گروههای مختلف نخبگان حاکم سازمانهای سیاسی موثری از ان خود پیدا کرده باشند ( در مورد ایران بصورت کامل شکل نگرفته است ، پیشنهاد تشکیل حزب فراگیر موج سبز توسط اقای موسوی می تواند در این مسیر تلقی گردد ودر این راستا حضور سیاسی مردم حتی به شکل کنونی نیروی محرکه پیشبرد جنبش دموکراسی خواهی خواهد بود  )

3- اجزاء مختلف نخبگان حاکم میزان قابل ملاحظه ای استقلال عمل از فشار توده ای برای رسیدن به سازش پیدا کرده باشند ( در مورد ایران کاملا وجود دارد برای تمامی گروه ها)

4- وقوع بحران های ناگهانی کل اجزاء نخبگان را حاکم راتهدید کند ( ایران ابستن این بحرانهای ناگهانی است ، بحران انتخابات و متعاقبا عمق یافتن اثرات ان در ملت و حاکمان در کنار بحرانهای ناشی از قتصاد و دیپلماسی خارجی ایران  نشان دهنده اینست که اینگونه بحرانها و جود دارد )

با این تفاسیر کشور ایران به مرز های دموکراسی رسیده است بشر ط هوشیاری ملت هو شیاری ملت در اینست که دچار انومی ( نا امیدی و بی تفاوتی ) سیاسی نگردد چیزی که خواست بدنه حاکمیت ایوئولوژیک است . 

به نظر میرسد ساختار قدرت سیاسی در ایران با توجه به مبانی حقوقی و اجتماعی نظام مستعد یکی از سه شکل رژیم است :

1- انحصار قدرت سیاسی از یک سو و جامعه توده ای بسیج پذیر ( دهه 60)

2- شبه دموکراسی معلق که برایندی از عدم تمرکز و رقابت در قدرت سیاسی از یک سو و جامعه مدنی نسبتا فعال ( دوران اصلا حات )

3- تمر کز و انحصار قدرت سیاسی از یک سو و جامعه توده ای منفعل وبسیج نا پذیر از سوی دیگر

اگر بخواهیم تسلیم این گزاره نشویم که در پیش بینی وضعیت اتی ایران محتمل ترین سناریو بدترین سناریوست ملت ایران می بایست با اگاهی از ورود به بی تفاوتی سیاسی بپرهیزد و حرکت های سیاسی خود را با محوریت اصل عدم خشونت ادامه داده و خصوصا در مناسبت های ویزه انرا نماینا تر سازد بدینگونه است که شکاف میان نخبگان حاکم جدی تر میشود و هزینه های بقای یک نظام غیر دموکراتیک را به حد غیر قابل انجامی بالا خواهد برد

بنابراین شعار من اینست با حفظ اعتراض مسالمت امیز و آشکار خود پیش بسوی انتخابات شورا ها ، مجلس وریاست جمهوری 92

 ایران میتواند کشوری دموکراتیک گردد.

بنیانهای اقتصادی دیکتاتوری و دموکراسی - مقدمه ۱

پرسش بنیادی در علوم سیاسی و اقتصاد سیاسی اینست که چه عواملی نهاد ها ی تصمیم گیری  جمعی را تعیین  می کند(بطور مثال نهادهای سیاسی). در بررسی این پرسش یک تمایز ابتدای فی مابین نهاد های دموکراتیک وغیر دموکراتیک می باشد. چگونه است  که برخی کشورها دموکراتیکند، انتخابات آزاد ومنظم وجود دارد و سیاستمدران پاسخگوی شهروندان می باشند در حالیکه در برخی کشور های دیگر( غیر دموکراتیک ) چنین چیزی وجود ندارد ؟